تعریف:
به هر نوع کدورت در عدسی طبیعی چشم کاتاراکت یا آب مروارید اطلاق میشود این مشکل بدلیل تجمع غیر عادی پروتئینهای درون لنز رخ میدهد تا جائیکه بتدریج لنز، تغییر رنگ میدهد تا جائیکه گاهی برنگ زرد کاهی یا قهوه ای تیره و یا کاملا برنگ شیری در میآید و مانع عبور نور و تمرکز تصاویر بر روی شبکیه شده و سبب تاری دید، پخش نور و یا نور گریزی، تغییر شماره عینک و گاهی دو بینی میشود
انواع کاتاراکت:
کاتاراکت مادر زادی و اکتسابی:
کاتاراکت نوع مادرزادی و کودکی نیز انواع مختلفی دارد و بر حسب شدت و ضعف آن، بدلیل ایجاد تنبلی و انحراف در چشمها از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بایستی در اسرع وقت تحت درمان قرار گیرد البته در صورت مشاهده آن لازمست به بیماریهای زمینه ای مسبب آن توجه نمود و درمانهای لازم را مبذول داشت
شایعترین کاتاراکت نوع اکتسابی کاتاراکت نوع پیری است که معمولا بعد از ۴۰ سالگی شروع میشود و معمولا در سه نقطه قشری مرکزی و خلفی رخ میدهد، دلایل دیگری وجود دارند که میتوانند روند کاتاراکت را تسریع میکنند از جمله
سابقه فامیلی و دیابت و مشکلات تیروئید.
از سایر علل کاتاراکت میتوان به جراحی ها و دستکاریهای چشمی، ضربات به چشم، انواع پرتوها و از جمله آفتاب و نور و حرارت آتش بمدت طولانی، مصرف کرتن بویژه در حضور بیماریهای زمینه ای نظیر روماتیسم و بیماریهای خود ایمنی که با التهابات درون چشمی نیز همراه هستند و بالاخره اخیرا به نقش مصرف الکل و سیگار نیز اشاره نمود.
پیشگیری:
با شروع کاتاراکت هیچ درمانی غیر از جراحی وجود ندارد ولی برای پیشگیری از آن به موارد زیر اشاره شده است
معاینه منظم حداقل سالی یکبار برای افراد بالای ۴۰ سال، نکشیدن سیگار، مصرف نکردن الکل، پرهیز از نور آفتاب و استفاده از عینک ضد آفتاب استاندارد یو وی ۴۰۰ و داشتن تغذیه مناسب و زندگی آرام.
زمان مناسب برای جراحی:
زمانیکه شدت کاتاراکت مانع فعالیت های روزمره میشود جراحی ضرورت می یابد
روش های جراحی و تکنیک عمل:
امروزه روشهای مختلفی برای جراحی آب مروارید وجود دارد روش تکامل یافته آن که نتیجه سالها تجربه و ممارست و خلاقیت توامان جراحان چشم و مهندسان پزشکی و بسیاری دیگر از دانشمندان رشته های بیولوژی و کامپیوتر و الکترونیک میباشد جراحی با استفاده از امواج لیزر برای برشها و برداشتن کپسول قدامی و سپس استفاده از لیزر و یا امواج اولتراسونیک برای خرد کردن و پودر کردن محتویات درونی عدسی و خروج آنها از داخل کپسول عدسی و جایگزینی آن با انواع مختلفی از لنزهای داخل چشمی است.
قدرت عدسی داخل چشمی بطور طبیعی حدود ۲۰ دیوپتر است و در گذشته که استفاده از لنز داخل چشمی مرسوم نبود بجای آن از عینکهای اصطلاحا تخم مرغی ضخیم و سنگین استفاده میشد ولی اکنون در صورتیکه مشکلی در حین جراحی رخ ندهد از لنزهای مناسب برای اصلاح عیوب انکساری استفاده میشود امروزه این لنزها از تکامل ویژه ای برخوردار شده اند و بگونه ای طراحی شده اند که میتوانند علاوه بر اصلاح دید دور، دید نزدیک و حتی اصلاح آستیگماتیسم (اعوجاج تصاویر) را بطور همزمان نیز انجام داد.
محاسبه قدرت لنز مورد نیاز بگونه ای انجام میشود که با استفاده از پارامترهای قدرت دیوپتری قرنیه، عمق اطاقک قدامی وضعیت زاویه چشم، قدرت دیوپتریک عدسی بیمار و قطر قدامی خلفی کره چشم، دقیقترین شماره مورد نیاز را محاسبه و استخراج می نماید و جراح در حین عمل. لنز مطلوب را در کپسول باقیمانده عدسی تعبیه می نماید.
مراقبت های بعد از عمل:
نظر جراحان در مورد مراقبت های پس از عمل کمی با یکدیگر متفاوت است ولی نکات مشترک آنها شامل پرهیز از استخمام و استفاده از یک محافظ تا چند روز، ویزیت در روزهای اول و سوم و پنجم و یک قطره کرتن بهمراه یک قطره آنتی بیوتیک تا چند هفته که بتدریج از دز آنها کاسته میشود، با یا بدون انتی بیوتیک خوراکی و قطره های ضد التهاب و ضد فشار، می باشد. رعایت دستورات پزشک بویژه در چند روز اول از اهمیت ویژه ای برخوردار است و عدم پیروی از آنها میتواند نتیجه عمل و حتی سرنوشت بیمار را تحت تاثیر قرار دهد.
بر اساس تعریف به هر نوع اختلال در همراستایی چشمها انحراف چشم و یا استرابیسم اطلاق میشود. صرف نظر از ظاهر غیر طبیعی چشمها که منجر به کاهش اعتماد به نفس میشود، مهم است که علت بروز انحراف در چشمها مشخص شود که ممکن است از یک عیب انکساری ساده که با یک عینک مناسب اصلاح میشود تا یک بیماری زمینه ای خطرناک متفاوت باشد به همین دلیل و قبل از بروز هر مشکلی، لازمست که بویژه نوزادان نارس و بعد از آن کودکان، از بدو تولد و پس از آن حداقل هر یک یا دو سال یکبار توسط چشم پزشک معاینه شوند. انواع و علل انحرافات چشمی: ۱- انحرافات مادر زادی یا زود هنگام اطفال: این نوع انحراف، شایعترین علت استرابیسم است و معمولا بدلایل ناشناخته و بیشتر بعلت نحوه تعامل مغز با چشمها بروز میکند و چشمها از نظر ساختار آناتومیک و عیوب انکساری مشکل مهم و قابل توجهی ندارند ولی بسمت داخل و یا گاهی بسمت خارج متمایل میشوند. درمان آنها بسته به سن بیمار و تجربه پزشک با روشهای غیر جراحی و یا در نهایت جراحی است. ۲- انحرافات ناشی از عیوب انکساری: دومین علت شایع انحرافات چشمی انحرافات تطابقی است که عمدتا بعلت دوربینی و با مکانیسم تطابق در کودکان بروز میکند و از آنجا که مغز ناخودآگاه برای اصلاح دوربینی از تطابق استفاده میکنند و مرکز تطابق و تقارب در مغز یکسان است، تطابق، الزاما منجر به تقارب و حرکت چشمها بداخل میشود و اصطلاحا کودک لوچ میشود. درمان این کودکان، تعیین میزان خالص انحراف با استفاده از قطره های فلج کننده تطابق است زیرا وقتی تطابق بطور کامل فلج میشود، میزان دقیق عیب انکساری یا دوربینی بدست می آید که با استفاده از عینک مناسب، انحراف بطور کامل و یا نسبی اصلاح میشود. در صورتیکه بخشی از انحراف باقی بماند نیاز به جراحی خواهد بود ولی ابتدا از نظر وجود یا عدم وجود تنبلی چشم، معاینه حدت بینایی با عینک مذکور انجام میشود و در صورت وجود تنبلی در یک یا هر دو چشم، بر اساس جداول استاندارد، چشم قویتر، در ساعاتی از روز بسته میشود تا چشم تنبل تقویت شده و دید مساوی در هر دو چشم تامین شود و سپس میزان انحراف باقیمانده (پس از زدن عینک)، توسط روشهای جراحی اصلاح می گردد. گاهی در برخی بیماران، نسبت تطابق به تقارب که عدد ثابتی است بدلایل ناشناخته بهم میخورد و فرد برای دید نزدیک تقارب بیشتر از حد انجام میدهد و در نتیجه انحراف نزدیک بیشتر از دور میشود در اینجا نیز ابتدا سعی میشود با استفاده از عینکهای دو پله و یا تدریجی نیاز به تطابق بیشتر در نزدیک را خنثی کرده و در صورت باقی مانده بخشی از انحراف، میزان باقیمانده به روشهای خاصی اصلاح می گردد. انحرافات فلجی: برخی از انحرافات، بعلل فلج عضلات خارج چشمی رخ میدهند، اعصاب زوج ۳ و ۴ و ۶ حرکات کره چشم را کنترول میکنند و در صورت آسیب دیدگی این اعصاب در حدقه یا در مغز، منجر به بروز انحراف در چشم میشوند که در صورت عدم پاسخ به درمانهای رایج نورولژیک، بکمک تزریقات بوتاکس و نهایتا جراحی های عمدتا پیچیده تا حدی قابل اصلاح خواهند بود سایر علل انحرافات چشمی: برخی انحرافات بدلیل عوامل ساختاری و یا بیماریهای زمینه ای مانند تیروئید و یا ضربات به چشم و یا حدقه ایجاد میشوند. گاهی هم سندرومهای چشمی یا مغزی و یا توامان سبب بروز انحرافات چشمی می گردند که هر کدام از آنها پس از درمان اختلالات زمینه ای ممکن است نیاز به مداخله جراحی نیز داشته باشند تکنیک جراحی: از آنجا که علت بروز انحراف در چشم، بر هم خوردن تعادل در میزان قدرت کشش عضلات خارج چشمی است سعی میشود ابتدا با استفاده از روشهای دقیق اندازه گیری میزان انحراف در زوایای ۹ گانه نگاه، را بدست آورده و سپس با تضعیف عضلات قویتر و تقویت عضلات ضعیفتر همراستایی چشمها را تامین کرد
تعریف: با افزایش سن، بتدریج تغییراتی در پوست پلکها و عضلات آن ایجاد میشود که اصطلاحا به آن شلی پلک یا درماتوشالاریس اطلاق میشود و بیشتر در پلکهای بالا و سپس پلکهای پایین ظاهر میشود گرچه این پدیده بیشتر وابسته به سن است و شیوع آن در زن و مرد یکسان است و معمولا در بالای ۴۰ سال بروز میکند ولی عواملی نظیر کیفیت و جنس پوست و التهابات، ارث و شرایط محیطی و جاذبه زمین و نژاد آسیای شرقی که سپتوم به قسمتهای پائینتر از محدوده طبیعی می چسبد و چربیها از بالای آن آویزان میشوند، در تسریع پیدایش آن موثرند و حتی میتواند از سن ۲۰ سالگی شروع شود. تغییرات بنیادین در شلی پلکها: علت زمینه ای بروز این اختلال، کاهش خاصیت ارتجاعی پوست بخصوص در اپیدرم و درم و تخریب الیاف کلاژن و الاستین و ضعف بافت همبند و شل شدن پرده ظریفی است که چربی های حدقه را در بر میگیرد که بان سپتوم می گویند و مجموعه این پدیده ها و جاذبه زمین منجر به بیرون زدگی و باصطلاح فتق چربی و آویزان شدن پوست و چربی های دور چشم میگردد و چشمها اصطلاحا پف آلود بنظر میرسند که در پلک بالا کیسه ای از چربی بخصوص در قسمت داخلی و در پلک پائین بطور سرتاسری ایجاد میشود. عوارض شلی پلکها: عوارض در پلک فوقانی غیر از ظاهر ناخوشایند، شامل محدودیت میدان دید فوقانی و خارجی تا ۵۰ درصد، التهاب در لایه های زیرین پوست چروک خورده و عدم امکان میکاپ و چرخش پلک بداخل و برخورد مژه ها به قرنیه می باشد. عوارض در پلک تحتانی شامل بهم خوردن خط تماس پلک با کره چشم و تغییر شیب در مسیر جریان اشک و خشکی و التهاب پلک و چشم و گاهی چرخش پلک به خارج و احساس ناخوشایند سنگینی و افتادگی و پف آلودگی چشمها است ارزیابی های قبل از عمل: هنگام انجام جراحی حصول اطمینان از عدم وجود بیماریهای زمینه ای نظیر بیماریهای تیروئید، نارسایی کلیه، بلفاروشالازیس (که معمولا در سنین پائین و با التهاب همراه است) و کوتیس لاکسا (شلی ارثی پوست)، حساسیتها، سندروم شلی بافتی (اهلرز دانلس)، آمیلوئیدوز، زانتلاسما و عوامل ژنتیک ضروری است. قطع داروهای رقیق کننده خون با نظر متخصص قلب و عروق قبل از جراحی بسیار ضروری است. درمان: در صورتیکه شلی پلکها منجر به بروز مشکلات جدی فوق شده باشد جراحی ضروری بوده و جنبه درمانی دارد ولی بیشترین علت انجام جراحی بلفاروپلاستی، جنبه های زیبایی آن است که بسیار مورد توجه افراد جوانتر و بویژه خانمها قرار گرفته است. از آثار مثبت این جراحی میتوان به بهبود قابل توجه فضای بینایی تا ۱۲ درجه از میدان دید فوقانی، و رفع علائم خستگی چشمی، بهبود وضعیت سر رو به بالا در نگاه دور و در هنگام مطالعه و بهبود کیفیت زندگی اشاره نمود. جراحی پلک بالا از طریق یک برش طولی ظریف در مسیر چین پلکی و برداشتن پوست و چربی اضافه و هموستاز دقیق و بخیه های ظریف و ترجیحا زیر جلدی انجام میشود طراحی هنرمندانه و ظرافت جراحی نقش بسزایی در نتیجه عمل دارد. جراحی پلک پائین در مواردی که فتق چربی زیاد نباشد با برش ظریف خارجی در زیر مژه ها و بیرون آوردن چربیهای اضافی با یا بدون برداشتن پوست از همان برش انجام میشود و در صورت زیاد تر بودن چربی ها بسته به تبحر جراح میتوان از داخل چشم و پشت پلک تحتانی و از طریق برش ملتحمه، چربی ها را تخلیه نمود و در صورت لزوم با برش زیر مژه ها پوست اضافی را نیز برداشت و آنرا با بخیه های ظریف زیر جلدی ترمیم نمود. لازم به ذکر است که بلفاروپلاستی پلک تحتانی حساس تر از پلک فوقانی است و در صورت نداشتن تجربه کافی عوارض بیشتری برجای میگذارد. آموزش ومراقبت های لازم: جراحی بلفاروپلاستی معمولا نیازی به بستری ندارد و بصورت سرپایی و با بیحسی موضعی قابل انجام است. کبودی پس از عمل ظرف ۲-۳ هفته و اسکار محل برش طی چند ماه بهبود می یابد در پایان ذکر این نکته ضروری است که عمل بلفاروپلاستی علاوه بر جنبه های علمی، دارای جنبه های هنری بسیار زیادی میباشد که فقط با تجربه فراوان حاصل میشود.
بلفاریت ها انواع مختلف دارند و شایعترین آنها انواع عفونی و سپس انواع آلرژیک میباشند که در این مبحث به انواع عفونی می پردازیم. برای شناخت علل التهابات پلکی دانستن آناتومی پلک ضروری است آناتومی: پلکها از بیرون بداخل دارای ۷ لایه هستند ۱- لایه سطحی پوست ۲- لایه بافت ظریف زیر پوست ۳- عضله حلقوی دور چشمی که چشم را میبندد ۴- سپتوم اربیت که مانع فتق چربی ها میشود ۵-عضلات بالا برنده چشم که آنرا باز میکنند ۶- بافت شبه غضروفی بنام تارس حاوی چربی ۷- ملتحمه که بر روی سطح چشم قرار دارد در جلوی لبه پلکها محل رویش مژه هاست که حاوی غدد فرعی چربی زایس و عرق مول در ریشه مژه است و در پشت آنها دهانه غدد ترشح کننده چربی میبومین قرار دارد. بیماری زایی: معمولا علت و منشا و تمرکز التهابات پلکی در همین لبه پلک است این التهابات شامل بلفاریت قدامی، بلفاریت خلفی، و بلفاریت ترکیبی (قدامی و خلفی) میباشد و علل آن، هم به عوامل موضعی و هم عوامل سیستمیک مربوط است. از عوامل موضعی به قارچ پیتروسپوریوم اووال که پوسته ریزی ظریف ایجاد میکند و میکروب استافیلوکک که زخمهای کوچک ایجاد میکند، میتوان اشاره نمود هر دو این عوامل به عدم رعایت بهداشت موضعی و البته اختلالات متابولیک و سیستمیک مربوط هستند و در شرایط مساعد این عوامل میتوانند با نفوذ به ریشه مژه ها و یا دهانه غدد میبومین سبب ایجاد آبسه های عفونی کوچک و دردناک بنام گل مژه شوند از سوی دیگر میتوانند بدلیل التهاب، بطور غیر مستقیم دهانه غدد میبومین را مسدود نموده و مانع خروج چربی ها شوند و این چربی ها که نقش مهمی در مرطوب نگهداشتن سطح قرنیه بازی میکنند، در پلک احتباس یافته و توده هایی بنام شالازیون و از سوی دیگر خشکی سطح چشم ایجاد میکنند. هر دو مورد گل مژه عفونی و شالازیون با استرس و احتمالا با رژیم غذایی چرب و شیرین تشدید میشوند. درمان: از آنجا که بلفاریت ها معمولا مزمن و طولانی مدت هستند، درمان آنها هم طولانی است و مهمترین رکن آن رعایت بهداشت فردی و رژیم غذایی مناسب و ورزش و پرهیز از استرس است. بنابراین درمانهای موضعی و سیستمیک الزامی است در مورد درمانهای موضعی، شستشوی روزانه پلک و ریشه مژه ها با شامپوهایی ملایم که بخصوص حاوی روغن چای هستند به همراه استفاده از پمادهای آنتی بیوتیک نظیر اریترومیسین و آزیترومیسین با یا بدون قطره های آنتی بیوتیک نظیر سولفاستامید و آزیترومیسین و در موارد شدید تر استروئید های موضعی و یا آنتی بیوتیک های سیستمیک بمدت محدود مفید هستند. گل مژه های عفونی بدلیل خطر گسترش عفونت باید تحت درمان موضعی و سیستمیک با آنتی بیوتیک مناسب قرار گرفته و در صورت عدم پاسخ ظرف ۴۸ ساعت تخلیه شوند ولی موارد غیر عفونی یا شالازیونها بیشتر بدلایل زیبایی و یا پیشگیری از آستیگماتیسم و در صورت عدم پاسخ درمانی نیاز به جراحی خواهند داشت. روش جراحی: در شرایط استریل بر حسب سطحی بودن یا عمقی بودن ضایعه با یک برش افقی در سطح و یا برش عمودی در پشت پلک، ضایعه را خارج نموده و تا یکی دو هفته درمانهای موضعی تجویز میشود.
برای آشنایی با بیماری خشکی چشم ابتدا به ساختمان اشک و نحوه ترشح اشک اشاره میشود. اشک مترشحه در سطح چشم از دو ناحیه تامین میشود اول، غده اصلی اشکی که در ناحیه فوقانی و خارجی حدقه قرار دارد و اشک آبکی ترشح میکند و معمولا در شرایط استرسی و برخورد هوا و یا جسم خارجی و یا گریه ترشح آن تشدید میشود، دوم، غدد اشکی فرعی که به همراه غدد مترشحه موسین در لابلای بافت ملتحمه واقع در پشت پلکها و یا عمق فضای فوقانی و تحتانی ملتحمه پنهان شده اند و اشک ماندگار با غلظت بیشتر را تراوش میکنند و رطوبت طبیعی سطح چشم را تامین میکنند. اگرچه تعداد غدد اشکی فرعی یک دهم غده اصلی هستند ولی اهمیت آنها یکسان است. لایه های اشک و نقش آنها در خشکی چشمها: اشک از سطح به عمق سه لایه دارد: لایه چربی، لایه آبکی، لایه موسینی. همانطور که در مبحث التهابات پلک اشاره شد، سطحی ترین لایه اشک که چربی است، نقش آن ممانعت از تبخیر اشک میباشد، از غدد میبومین ترشح میشود و ترشح آنها در صورت وجود التهاب در پلک، استفاده طولانی از لنزهای تماسی و کامپیوتر و موبایل، و برخی اختلالات هورمونی، آکنه و برخی داروهای ضد آکنه، کاهش یافته و اشک زودتر تبخیر میشود و این یکی از مهمترین علل خشکی چشم است. دومین لایه، لایه آبکی اشک است که از غدد اصلی و فرعی اشک ترشح میشود و در صورت تخریب این غدد که در برخی بیماریهای التهابی نظیر روماتیسم و بیماریهای خود ایمن، افزایش سن، یائسگی، برخی داروهای ضد حساسیت و اعصاب و روان، و کم آبی بدن و برخی جراحی های سطح چشم بویژه لیزیک و فلج اعصاب مغزی زوج ۷ و ۵ مغزی و دیابت و پرتو درمانی، رخ میدهد، نوعی دیگر از خشکی چشم بروز میکند. سومین لایه اشک، لایه موسینی است که نقش آن نگهداری و حفظ داربست اشک بر روی سطح چشم است و قسمتهای سطحی اشک را به سطح چشم می چسباند و میتواند در التهابات مزمن و حساسیت های طولانی ملتحمه، آسیب های شیمیایی، برخی بیماریهای خود ایمن، حساسیت های شدید دارویی و کمبود ویتامین آ، آسیب ببیند و منجر به سومین علت مهم خشکی چشمها شود. درمان: بدیهی است که درمان باید متمرکز بر اختلال زمینه ای باشد و با انجام تستهای اختصاصی مربوط به اشک و بررسی سیستمیک و کامل بیمار باید پاسخ این سوال را پیدا کرد و سپس درمان مناسب را که ترکیبی از درمانهای موضعی و احتمالا سیستمیک خواهد بود تجویز نمود ولی اجمالا میتوان از قطره های اشک مصنوعی که بسیار متنوع هستند، بویژه انواع فاقد مواد نگهدارنده و یکبار مصرف و متناسب با نوع اختلال اشکی در بیمار استفاده نمود. سایر درمانهای کمکی شامل ممانعت از خروج اشک از چشم با مسدود سازی موقت و یا دائمی مجاری اشکی، خواب و استراحت کافی، مرطوب نمودن محیط زندگی، کمپرس گرم و استفاده از عینکهای مناسب ضد تبخیر اشک، استفاده از سرم خود بیمار برای ساخت اشک مصنوعی، داروهای ضد التهاب موضعی یا سیستمیک و اومگا ۳ میباشد.
اختلالاتی که در مسیر تولید، توریع یا تخلیهٔ اشک به حفره بینی ایجاد میشوند میتوانند منجر به انسداد در مجاری اشکی شده و باعث علائم ناراحت کنندهای مانند اشکریزش، عفونت، التهاب و سوزش چشم شود. ساختار آناتومیک سیستم اشکی: ۱- غده اشکی: تولید اشک ۲- منافذ اشکی: ورودیهای اشک در گوشه داخلی پلکها ۳- مجاری اشکی، مسیرهای کوچک انتقالدهنده اشک ۴- کیسه اشکی ۵- مجرای خروجی اشکی بیماریها و اختلالات شایع مجاری اشکی: ۱- انسداد مادرزادی مجرای اشکی حدود ۵ درصد نوزادان به علت باز نشدن انتهای تحتانی مجرا در هنگام تولد به آن مبتلا هستند علائم: اشکریزش دائم، ترشح چرکی از چشم درمان: ماساژ کیسه اشکی در صورت عدم بهبود سوندگذاری یا عمل جراحی تا قبل از یکسالگی، در صورت تاخیر، شانس موفقیت کاهش می یابد ۲- عفونت سیستم اشکی عفونت کیسه اشکی، معمولاً به دنبال انسداد مجرا رخ میدهد علائم: درد، قرمزی، تورم گوشه داخلی چشم، تب درمان: آنتیبیوتیک (سیستمیک یا موضعی)، در موارد مزمن، جراحی ۳- انسداد اکتسابی مجرای اشکی: در اثر التهاب مزمن، آسیب، تومور یا سن بالا رخ میدهد علائم: اشکریزش مزمن، التهاب مکرر درمان: جراحی DCR بروش باز و یا روشهای اندوسکوپیک ۴- التهاب یا عفونت غده اشکی (بخش فوقانی بیرونی چشم) علل: ویروسی مانند اوریون، یا باکتریایی (استافیلوکوک، استرپتوکوک) علائم: تورم و درد در قسمت فوقانی خارجی پلک، اشکریزش درمان: بر اساس علت (آنتیبیوتیک یا ضد ویروس، کمپرس گرم، استراحت) ۵- تنگی یا ناهنجاریهای مادرزادی دیگر شامل نبودن ورودی اشکی یا کانالیکولها نیاز به بررسی دقیق با رادیوگرافی با ماده حاجب و یا عکس هسته ای می باشد ۶- تومورهای سیستم اشکی نادر ولی مهم و میتوانند خوشخیم (مانند آدنوم) یا بدخیم (مانند آدنوکارسینوم) باشند علائم: توده بدون درد یا با رشد تدریجی در گوشه چشم، گاهی با اشکریزش درمان: جراحی، در موارد بدخیم شیمیدرمانی یا پرتودرمانی روشهای تشخیصی: معاینه فیزیکی و مشاهده ترشح تست با ماده رنگی فلوروسئین تست شستشوی مجرا تصویربرداری درمان انسدادهای مجاری اشکی بستگی به علت و عامل زمینه ای دارد ولی در انسداد مادرزادی مجرای اشکی، با ماساژ و نهایتا میل زدن مجرای اشکی در سن ۹-۱۲ ماهگی است و در بزرگسالان بروش جراحی باز یا آندوسکپی با یا بدون تعبیه لوله سیلیکون است
ناخنک چشم (Pterygium) علل، علائم و روشهای درمان: ناخنک یک ضایعهی خوشخیم سطح چشم است که به صورت رشد مثلثی شکل بافت ملتحمه بر روی قرنیه ظاهر میشود. این عارضه بیشتر در مناطق گرم و آفتابی دیده میشود و اگرچه در مراحل اولیه صرفاً از نظر زیبایی آزار دهنده است، در صورت پیشرفت میتواند موجب کاهش دید و اعوجاج تصویر بعلت آستیگماتیسم شود. ناخنک معمولاً از سمت بینی چشم آغاز میشود و ممکن است به تدریج به مرکز قرنیه پیشروی کند. شیوع آن در نواحی با تابش شدید فرابنفش (UV) و در افراد شاغل در محیطهای باز، مانند کشاورزان و ماهیگیران، بیشتر است. علل و عوامل خطر: • تابش اشعه ماوراء بنفش (UV) عامل اصلی بروز ناخنک است. • خشکی و تحریک مزمن سطح چشم • گرد و غبار، باد و آلودگی محیطی • ژنتیک و زمینه خانوادگی • سن بالا و جنس مذکر علائم: • احساس جسم خارجی یا سوزش در چشم • قرمزی مزمن • اشکریزش • ظاهر غشایی مثلثی روی سفیدی چشم • تاری دید بعلت خود ضایعه و یا آستیگماتیسم در موارد پیشرفته تشخیص: تشخیص معمولاً با معاینهی ساده و یا بررسی توسط میکروسکوپ چشم پزشکی انجام میشود. در موارد خاص، برای افتراق از ضایعات مشابه مانند ضایعات پیشسرطانی، نمونه برداری ممکن است ضروری باشد. درمان: ۱- درمان های طبی: در مراحل اولیه، درمان شامل کنترل علائم و جلوگیری از پیشرفت ضایعه است: • استفاده از اشک مصنوعی و پمادهای مرطوبکننده • پرهیز از تابش مستقیم نور خورشید و استفاده از عینک آفتابی با فیلتر UV • در موارد التهاب، استفاده از قطرههای استروئیدی یا ضدالتهاب غیر استروئیدی به صورت موقت ۲- درمان های جراحی: در صورت رشد پیشرونده ناخنک و درگیری محور بینایی یا مشکل زیبایی قابل توجه، جراحی توصیه میشود. رایجترین روش، برداشتن ناخنک با پیوند از ملتحمه خود بیمار است. برای کاهش احتمال عود، روشهای کمکی مانند استفاده از داروهای ضد تکثیر سلولی و یا چسب های بافتی نیز کاربرد دارند. عوارض و احتمال عود: عود ناخنک یکی از چالشهای درمان است و معمولاً در ۱۰ تا ۳۰ درصد موارد رخ میدهد. عوامل مستعدکنندهی عود شامل قرار گرفتن مجدد در معرض آفتاب و برداشتن ناقص ضایعه و یا عدم استفاده از پیوند ملتحمه در حین جراحی است. پیشگیری • استفاده از عینکهای آفتابی با حفاظت UV • اجتناب از خشکی و تحریک مزمن چشم • مرطوب نگه داشتن سطح چشم با اشک مصنوعی • رعایت بهداشت چشمی در محیطهای کاری پرگرد و غبار نتیجهگیری: ناخنک چشم اگرچه ضایعهای خوشخیم است، اما با پیشرفت میتواند موجب کاهش بینایی و مشکلات ظاهری شود. تشخیص زودهنگام، اقدامات پیشگیرانه و درمان مناسب میتواند از عود و عوارض بعدی جلوگیری کند. آموزش بیماران درخصوص پرهیز از نور مستقیم خورشید و استفاده منظم از عینک آفتابی از مهمترین اقدامات پیشگیرانه است.
قوز قرنیه و درمانهای رایج آن: قوز قرنیه یا کراتوکونوس (Keratoconus) یکی از شایعترین بیماریهای غیرالتهابی قرنیه است که با نازک شدن و تغییر شکل مخروطی قرنیه مشخص میشود. این بیماری معمولاً در دوران نوجوانی یا اوایل جوانی آغاز میشود و بتدریج پیشرفت میکند. نتیجه آن، آستیگماتیسم نامنظم، تاری دید و حساسیت به نور است. آسیب شناسی: در قوز قرنیه، تعادل بین تخریب و ساخت مجدد بافت کلاژن در قرنیه بهم میخورد. کاهش مقاومت مکانیکی بخش مرکزی قرنیه باعث میشود قرنیه در ناحیه مرکزی یا کمی پائین تر از آن، دچار نازکی و برجستگی شود. عوامل ژنتیکی، استرس اکسیداتیو، آلرژیهای چشمی و مالش مزمن چشم از دیگر عوامل مستعدکننده هستند. علائم بالینی: • تاری تدریجی دید (بویژه در یک چشم) • افزایش نزدیکبینی یا آستیگماتیسم نامنظم • کاهش وضوح دید با عینک • هاله و خیرگی در شب • حساسیت به نور تشخیص: ابزارهای مدرن تشخیصی شامل نقشه برداری یا توپوگرافی و ضخامت سنجی یا پکیمتری قرنیه هستند که امکان تشخیص زودرس را فراهم میسازند. در مراحل پیشرفته ممکن است در معاینه با میکروسکوپ چشم پزشکی، نشانههایی مانند علامت برجستگی پلک در نگاه به پائین، خطوط ترک خوردگی در لایه های عمقی و کدورت مرکزی مشاهده شود. درمانها: ۱. درمانهای غیر جراحی: الف) عینک و لنزهای تماسی در مراحل خفیف، اصلاح دید با عینک یا لنز نرم دارای آستیگمات ممکن است کافی باشد. با پیشرفت بیماری، لنزهای سخت یا ترکیبی هیبریدی کوچک و یا بزرگ نفوذ پذیر به اکسیژن برای بهبود کیفیت بینایی تجویز میشوند. ب) کلاژن کراسلینکینگ (CXL) Cross-linking یا CCL, درمان استاندارد طلایی برای توقف پیشرفت قوز قرنیه است. در این روش، پس از استفاده از ریبوفلاوین، قرنیه آماده شده و سپس با اشعه UV-A تقویت میشود تا پیوندهای بین مولکولی کلاژن افزایش یابد و استحکام قرنیه بالا رود که به دو روش با لایه سطحی و بدون لایه سطحی قرنیه انجام میشود. این درمان پیشرفت بیماری را متوقف کرده و گاهی حتی سبب بهبود خفیف دید میشود. ۲. درمانهای نیمه تهاجمی: الف) حلقههای داخل قرنیه (Intacs یا Keraring) در بیماران با قوز متوسط و ضخامت کافی قرنیه، حلقههای ظریف پلاستیکی مخصوص در لایه مرکزی قرنیه با استفاده از برشهای ظریف لیزری قرار داده می شود. این حلقه ها میتوانند شکل قرنیه را اصلاح و دید را بهبود دهند و ممکن است همراه با کراسلینکینگ انجام شود. ۳. درمانهای جراحی پیوند قرنیه (Keratoplasty) در موارد پیشرفته که دید با روشهای فوق قابل اصلاح نیست یا اسکار قرنیه وجود دارد، پیوند لایهای عمقی (DALK) یا پیوند تمام ضخامت (PKP) انجام میشود. در حال حاضر DALK به دلیل حفظ لایه داخلی خودی و کاهش خطر رد پیوند، گزینهی ارجح است. چشمانداز آینده در سالهای اخیر، درمانهای نوینی مانند لیزر شخصیسازیشده (topography-guided PRK) همراه با CXL و درمانهای ژنتیکی و سلولی در حال بررسی هستند که میتوانند مسیر درمان قوز قرنیه را دگرگون کنند. جمعبندی قوز قرنیه یک بیماری پیشرونده اما قابل کنترل است. تشخیص زود هنگام با توپوگرافی قرنیه و درمان به موقع با کراسلینکینگ، کلید پیشگیری از عوارض بینایی شدید است. همکاری نزدیک بیمار و متخصص چشم در پیگیری منظم، نقش حیاتی در حفظ بینایی دارد.
ساختار آناتومیک و قدرت انکساری چشمها در حالت طبیعی به گونه ای هستند که میتوانند تصویر را بر روی شبکیه متمرکز کنند. بخش های انکساری چشم عبارتند از قرنیه که حدود ۴۰ دیوپتر قدرت انکساری دارد و عدسی یا لنز داخل چشمی که حدود ۲۰ دیوپتر قدرت انکساری دارد و این دو جمعا حدود ۶۰ دیوپتر قدرت ایجاد میکنند که میتوانند تصویر را در فاصله ۱۵ میلیمتری از پشت عدسی بر روی شبکیه متمرکز کنند سومین عاملی که در این معادله نقش بسیار مهمی بازی میکند قطر قدامی خلفی کره چشم است که حدود ۲۳/۵ میلیمتر است. هر گونه تغییر در قدرت و یا اعوجاج در ساختار این بخش ها منجر به بروز عیوب انکساری میشود و بطور مثال هر میلیمتر تغییر در قطر قدامی خلفی چشم میتواند تا ۳ دیوپتر تغییر در قدرت کلی چشم اعمال کند! و اگر به هر دلیل این تمرکز درست انجام نشود، تاری دید رخ میدهد. علل عیوب انکساری بترتیب اهمیت: ۱- طول غیر طبیعی کره چشم: اگر کره چشم بزرگتر از طبیعی باشد فرد نزدیک بین میشود زیرا تصویر در جلوی شبکیه متمرکز میشود. فرد نزدیک بین فقط تصاویر نزدیک را خوب می بیند و برای دیدن تصاویر دور نیاز به عدسی مقعر دارد که تصویر را از جلوی شبکیه به عقب ببرد بالعکس اگر طول کره چشم کوچکتر از طبیعی باشد تصویر در پشت شبکیه میافتد و فرد دور بین میشود برعکس افراد نزدیک بین، افراد دوربین میتوانند با تطابق، تصویر را از پشت شبکیه به جلو بکشند و دید دور قابل قبولی داشته باشند ولی چون تطابق با تقارب توام میشود چشمها بهم نزدیک شده و باصطلاح لوچ میشوند، برای رفع این مشکل از عدسی های محدب در جلوی چشم استفاده میشود تا بدون نیاز به تطابق، تصویر به روی شبکیه منتقل شود ۲- تغییر در انحنای قرنیه و قدرت عدسی: همانگونه که گفته شد انحنای قرنیه قدرتی حدود ۴۰ دیوپتر و عدسی حدود ۲۰ دیوپتر اعمال میکنند افزایش انحنای قرنیه و یا عدسی قدرت چشم را افزایش داده و تصویر جلوی شبکیه میافتد و فرد نزدیک بین میشود و برای اصلاح نیاز به لنز مقعر دارد و کاهش قدرت قرنیه و عدسی سبب افتادن تصویر در پشت شبکیه شده و فرد دوربین میشود و برای اصلاح نیاز به عدسی محدب دارد ۳- آستیگماتیسم: هر گونه اعوجاج در قرنیه یا عدسی باعث نامنظم شدن آنها و در نتیجه اعوجاج تصویر میشود باین نامنظمی، آستیگمات می گویند که منشا آن هم میتواند در سطح قرنیه باشد و هم در وضعیت عدسی. لازم به ذکر است که آستیگمات می تواند با دور بینی و یا نزدیک بینی همراه شود. درمان اینگونه اختلالات استفاده از عدسی های محدب یا مقعر دارای آستیگمات است. ۴- پیر چشمی: در افراد جوان با نزدیک کردن تصویر به چشم، تطابق صورت میگیرد و مانع عقب رفتن تصویر از شبکیه میشود ولی با افزایش سن، قابلیت انعطاف عدسی کاهش یافته و با نزدیک شدن جسم، تصویر آن هم به پشت شبکیه منتقل میشود و تصویر تار میشود برای رفع این مشکل از عدسی محدب متناسب با سن بصورت تک کانونی و یا چند کانونی و یا تدریجی استفاده می شود. ناگفته نماند که با افزایش بیشتر سن، ضریب شکست عدسی افزایش یافته و دوباره دید نزدیک بهبود می یابد که باعث خوشحالی فرد می شود غافل از اینکه آب مروارید در کمین اوست. لازم به ذکر است که عوامل ژنتیکی و محیطی و سابقه خانوادگی و مطالعه و کار طولانی نزدیک میتوانند بر روی میزان بروز عیوب انکساری موثر باشند. روشهای درمانی: بی خطر ترین روش اصلاح عیوب انکساری استفاده از عینک و یا حداکثر لنز تماسی است ولی در صورتیکه فرد مایل به استفاده از آنها نباشد میتوان با انجام اعمال جراحی بر روی قرنیه و یا عدسی داخل چشمی، قدرت دیوپتری چشم را بطور دلخواه بگونه ای تغییر داد که تصویر بر روی شبکیه متمرکز شود. یکی از این روشها که بسیار مورد توجه قرار گرفته انواع روش های لیزری تحت عنوان لیزیک ( با فلپ قرنیه)، لازک (بدون فلپ قرنیه)، فمتولیزیک ( با فلپ ضخیمتر) و اسمایل (با برش بسیار کوچک) است که با تراش سطح قرنیه و یا لایه های عمقی آن عیوب انکساری را اصلاح میکنند. در صورتیکه به هر دلیلی از جمله نازکی قرنیه و یا قوز قرنیه و یا بیش از حد بودن عیب انکساری نتوانیم از روشهای فوق استفاده کنیم، بسته به تشخیص پزشک و شرایط چشم، میتوان از برشهای قرنیه، رینگ های داخل قرنیه، عدسی های جلوی عنبیه بنام آرتیزان و یا عدسی های جدید تر پشت عنبیه بنام آی سی ال استفاده نمود
آناتومی: ملتحمه یک لایه نازک و شفاف با عروق ظریف است که پشت پلکها و سطح کره چشم تا دور قرنیه را می پوشاند و نقش آن محافظت از چشم در برایر میکروبها و مرطوب کردن سطح چشم و تسهیل حرکات پلک است. بیماریهای ملتحمه: ۱- ورم ملتحمه میکروبی: میکروب های زیادی ممکن است ملتحمه را درگیر کنند مهمترین آنها عبارتند از استافیلوکوک، استرپتوکوک، هموفیلوس، نیسریا گنوره، کلامیدیا علائم: قرمزی، ترشحات چرکی، چسبندگی صبحگاهی، بینایی طبیعی است درمان: استفاده از قطره و پمادهای آنتی بیوتیکی موضعی و در مورد گنوکک، بانضمام درمان سیستمیک ۲- ورم ملتحمه ویروسی: بیشتر بعلت آدنوویروس ها و ویروس هرپس یا تبخال است. علائم : شامل قرمزی چشم، ترشحات آبکی، تورم ملتحمه و پلک، درگیری تدریجی و ملایم تر چشم دوم، و گاهی توام با تب و گلو درد. درمان: معمولا ظرف یکی دو هفته و خود محدود شونده است ولی کمپرس سرد و اشک مصنوعی و تمیز نگهداشتن چشم و پرهیز از تماس با اطرافیان و درمورد تبخال، استفاده از داروهای خوراکی و موضعی ضد تبخال توصیه میشود. ۳- ورم ملتحمه با ویروس تراخم یا کلامیدیا: این بیماری به اشکال مختلف بروز میکند، تراخم بالغین، تراخم کودکان، تراخم خانوادگی در هر مورد علائم شامل: ورم ملتحمه، ترشحات چرکی و مزمن، ایجاد اسکار و برگشت مژه و پلک بداخل و خشکی چشم و زخم قرنیه است. درمان شامل موضعی و سیستمیک با آنتی بیوتیک مناسب برای بیمار همراه با یا بدون خانواده ۴- ورم ملتحمه حساسیتی یا آلرژیک: علت: واکنش ایمنی به گرد و غبار، گرده گیاهان، حیوانات، یا داروها علائم شامل خارش،قرمزی، ترشحات شیری رنگ و نخ مانند. شاه علامت انواع ورم ملتحمه حساسیتی، خارش است به گونه ای مه می گویند بدون خارش، حساسیت مطرح نیست! انواع: تب یونجه، فصلی یا بهاره، دائمی درمان: اول شناخت عوامل حساسیت زا و اجتناب از تماس با آنها، و بعد سایر درمانها نظیر کمپرس سرد، داروهای موضعی و سیستمیک ضد حساسیت نظیر انواع آنتی هیستامینها و در نهایت و اجبار، استروئید های موضعی و حتی سیستمیک، نکته مهم در مورد استروئید ها این است که چون بلافاصله خارش را متوقف میکنند برای بیماران بسیار خوشایند است ولی باید دانست که مصرف طولانی مدت آنها عوارضی نظیر آب سیاه، آب مروارید و زخم قرنیه و کوری بدنبال دارد ولازمست حتما تحت نظارت متخصص چشم مصرف شوند. ۵- ورم ملتحمه ناشی از مواد شیمیایی یا مواد محرک: این مواد شامل اسید، قلیا، دود، مواد شیمیایی و لنز های تماسی هستند علائم شامل درد شدید، قرمزی، سوزش و اشکریزی شدید است، باید دانست که برخلاف تصور عامه سوختگی های قلیایی بسیار بدتر و شدیدتر از انواع اسیدی هستند زیرا اسیدها با ایجاد یک سد پروتئینی، قدرت نفوذ خود را از دست میدهند ولی قلیاها بافت را مانند صابون نرم و ذوب میکنند و مادام که در محیط چشم وجود دارند، مرتب به نفوذ خود ادامه میدهند به همین دلیل تخریب بیشتری ایجاد میکنند. درمان: شستشوی فراوان و فوری با هر مایع تمیز در دسترس بخصوص سرم نمکی حداقل بمدت نیم ساعت، استفاده از داروهای ضد التهاب و آنتی بیوتیک موضعی و سیستمیک، قطره ساختکی و قرص خوراکی ویتامین سی حداقل بمدت ۱۰ روز، و در نهایت استفاده از کرتن چند روز پس از شروع بیماری و با نظر متخصص چشم. معمولا سوختگی های شیمیایی به مراقبت های طولانی مدت و تخصصی نیاز دارند و با این وجود در موارد شدید نجات چشم بسیار مشکل است. ۶- ورم ملتحمه ناشی از لنز تماسی: استفاده طولانی مدت بخصوص در حضور عدم رعایت مراقبت های بهداشتی، میتواند بسیار خطرناک بوده و در صورت عدم رسیدگی به موقع منجر به زخم قرنیه و کوری شود! درمان: قطع فوری لنز و استفاده از آنتی بیوتیک مناسب موضعی تقویت شده وحتی تزریقات زیر ملتحمه و در صورت عدم پاسخ، بستری اورژانس و درمان سیستمیک ۷- ورم ملتحمه نوزادی: این بیماری بعلت انتقال میکروب سوزاک از مادر به چشم نوزاد در حین تولد ایجاد شده و با ترشحات چرکی شدید و احتمال زخم قرنیه و کوری همراه است و حتی ممکن است با ورود میکروب به جریان خون سبب مرگ نوزاد شود درمان: بهترین درمان پیشگیری است که با استفاده روتین از قطره نیترات نقره و یا پماد اریترومیسین بلافاصله بعد از تولد صورت میگیرد. در صورت ابتلای نوزاد، شستشوی سریع جشمها و استفاده از آنتی بیوتیکهای قوی موضعی و سیستمیک زیر نظر متخصص چشم توصیه میشود.
مقدمه افتادگی ابرو و پوست پیشانی یکی از شایعترین تغییرات ناشی از افزایش سن است که میتواند علاوه بر تأثیر زیبایی، در میدان دید بالایی چشم نیز اختلال ایجاد کند. بسیاری از بیماران با شکایت از “احساس سنگینی پلکها” یا “دید محدود در بالا” مراجعه میکنند، در حالیکه علت اصلی آن افتادگی ابرو یا پوست ناحیه پیشانی است. در چنین مواردی، لیفت پیشانی و شقیقه (Forehead & Temporal Lift) میتواند هم از نظر عملکردی و هم از نظر زیبایی نقش مؤثری داشته باشد. آناتومی و فیزیولوژی: پوست پیشانی بر روی عضلات متعددی همچون فرونتالیس (Frontalis)، پروسرس (Procerus)، کورگیتور سوپراسیلیاریس (Corrugator supercilii) و اوربیکولاریس اکولی (Orbicularis oculi) قرار دارد. با گذر زمان، کاهش الاستیسیته پوست و فعالیت مزمن این عضلات باعث افتادگی ابرو و ایجاد خطوط افقی یا عمودی در پیشانی میشود.افتادگی شقیقه و قسمت لترال ابرو معمولاً باعث افت ظاهری پلک بالا (Pseudo-ptosis) میشود که ممکن است با افتادگی واقعی پلک اشتباه گرفته شود. اهداف لیفت پیشانی و شقیقه ۱-اصلاح افتادگی ابرو و پوست پیشانی ۲-بهبود میدان دید بالایی در بیماران با افت ابرو قابل توجه ۳-رفع چینوچروکهای افقی و عمودی پیشانی ۴-افزایش هماهنگی و تناسب نیمه فوقانی صورت با پلکها و گونهها روشهای انجام لیفت ۱- لیفت اندوسکوپیک (Endoscopic Forehead Lift) امروزه پرکاربردترین روش در جراحی پلاستیک چشم است. در این تکنیک، از طریق چند برش کوچک در خط رویش مو، دوربین اندوسکوپ و ابزار ظریف جراحی وارد میشوند. با آزادسازی بافتها و بالا کشیدن عضلات و پوست، ابرو در موقعیت مناسب فیکس میشود. مزایا: • جای برش بسیار کوچک • تورم و کبودی کمتر • بازگشت سریعتر به فعالیت روزمره معایب: • هزینه بالاتر نسبت به روش کلاسیک • نیاز به مهارت و تجهیزات پیشرفته ۲. لیفت کلاسیک (Open Brow Lift) در این روش، برشی سرتاسری در ناحیه فوقانی پیشانی یا در خط رویش مو ایجاد میشود و پوست اضافی برداشته میشود. نتایج آن پایدارتر است، اما دوران نقاهت طولانیتری دارد. موارد کاربرد: • افتادگی شدید پوست • بیمارانی با خطوط پیشانی عمیق و پوست ضخیم ۳- لیفت شقیقه (Temporal Lift) روشی ظریف و موضعی برای بالا کشیدن دم ابرو و ناحیه بیرونی چشم است. اغلب تحت بیحسی موضعی و از طریق برش کوتاه در شقیقه انجام میشود. این تکنیک بهویژه برای بازتر کردن چشم و ایجاد ظاهر شادابتر بسیار مؤثر است. روشهای غیرجراحی مکمل: در بیماران جوانتر یا موارد افتادگی خفیف، میتوان از روشهای غیرتهاجمی بشرح زیر استفاده کرد: • بوتاکس برای شل کردن عضلات پایینکشنده ابرو • هایفوتراپی (HIFU) و لیزر RF برای سفت کردن پوست • نخ لیفت برای بالا بردن خفیف دم ابرو این روشها جایگزین جراحی نیستند، اما میتوانند به تعویق انداختن آن کمک کنند. عوارض احتمالی هرچند لیفت پیشانی و شقیقه جراحی کمخطر محسوب میشود، اما مانند هر عمل دیگر میتواند عوارض احتمالی داشته باشد: • کبودی و تورم موقت • بیحسی پوست پیشانی (معمولاً موقتی) • عدم تقارن جزئی در موقعیت ابرو • عفونت یا اسکار قابل مشاهده (نادر) • آسیب به شاخه های عصب صورتی یا فاسیال و فلج موضعی مراقبتهای پس از عمل .استفاده از کمپرس سرد در ۴۸ ساعت اول • اجتناب از فعالیتهای سنگین تا ۲ هفته • خوابیدن با زاویه بالاتر سر • رعایت دقیق توصیههای دارویی پزشک • پیگیری منظم جهت بررسی تقارن و ترمیم جای بخیه نتایج و ماندگاری نتایج لیفت معمولاً تا ۵ تا ۱۰ سال باقی میماند و در بیماران غیرسیگاری با مراقبت پوستی مناسب، دوام بیشتری دارد. ترکیب این روش با بلفاروپلاستی فوقانی (جراحی پلک بالا) میتواند نتیجهای طبیعی و هماهنگ برای کل ناحیه چشم و پیشانی ایجاد کند. جمعبندی لیفت پیشانی و شقیقه نهتنها یک اقدام زیبایی بلکه در بسیاری از بیماران یک جراحی عملکردی محسوب میشود که به بهبود میدان دید، رفع احساس سنگینی پلکها و جوانسازی نیمه فوقانی صورت کمک میکند. انتخاب روش مناسب بر اساس آناتومی صورت، سن، میزان افتادگی و هدف بیمار باید توسط چشمپزشک متخصص پلاستیک و ترمیمی تعیین شود
مقدمه شبکیه (Retina) لایهی نازک و حساس در پشت چشم است که نور را دریافت کرده و آن را به سیگنالهای عصبی تبدیل میکند تا مغز تصویر را تشکیل دهد. هرگونه آسیب به شبکیه میتواند باعث کاهش دید، تاری یا حتی نابینایی دائمی شود. به همین دلیل، تشخیص زودهنگام و درمان بهموقع بیماریهای شبکیه اهمیت بسیار زیادی دارد. شبکیه چشم چیست؟ شبکیه مانند فیلم عکاسی در دوربین عمل میکند. این لایه شامل سلولهای گیرندهی نور (میلهای و مخروطی) است که مسئول دید در نور کم و دید رنگی هستند. سلامت شبکیه برای دید واضح، تشخیص رنگ و دید مرکزی ضروری است. شایعترین بیماریهای شبکیه ۱-رتینوپاتی دیابتی (Diabetic Retinopathy) یکی از شایعترین علل کاهش بینایی در بیماران مبتلا به دیابت است. افزایش قند خون باعث آسیب به مویرگهای شبکیه میشود و در مراحل پیشرفته میتواند منجر به خونریزی یا جداشدگی شبکیه شود. علائم: • تاری دید • وجود لکه یا نقاط تار در میدان دید • تغییر مداوم شماره عینک درمان: • کنترل دقیق قند خون • لیزر شبکیه برای جلوگیری از نشت عروق • تزریق داروهای ضد VEGF (مثل آواستین، آیلیا، تیالیا یا لوسنتیس) برای کاهش تورم شبکیه • در موارد پیشرفته، جراحی خروج زجاجیه یا ویترکتومی ۲- پارگی و جداشدگی شبکیه (Retinal Detachment) وقتی شبکیه از لایههای زیرین خود جدا میشود، تغذیه سلولها مختل شده و خطر نابینایی جدی وجود دارد. علائم هشداردهنده: • دیدن جرقههای نور (Flashes) • مشاهده مگسپران (Floaters) • احساس پردهای جلوی چشم درمان: • در مراحل اولیه، لیزر شبکیه یا کرایوتراپی (انجماد) • در موارد پیشرفته، جراحی خروج زجاجیه یا ویترکتومی با یا بدون کمربند دور چشم یا اسکلرال باکل برای ترمیم شبکیه ۳- دژنراسیون ماکولا (AMD) این بیماری معمولاً در سنین بالا رخ میدهد و ناحیه مرکزی شبکیه (ماکولا) را درگیر میکند. افراد مبتلا در دید مرکزی خود تاری یا لکه تار میبینند. دو نوع خشک بدون نشت مایع و نوع مرطوب با نشت مایع دارد درمان: • تزریق داروهای ضد VEGF برای نوع مرطوب • مکملهای آنتیاکسیدان برای کاهش پیشرفت نوع خشک • رعایت رژیم غذایی غنی از سبزیجات و ماهی ۴- انسداد ورید یا شریان شبکیه انسداد جریان خون در عروق شبکیه میتواند به طور ناگهانی باعث کاهش دید شود. علت شایع آن فشار خون بالا، دیابت یا بیماریهای قلبی است. درمان: • تزریق داروهای ضد تورم (Anti-VEGF) • لیزر برای پیشگیری از عوارض بعدی • بررسی و کنترل بیماری زمینهای ۵- التهاب شبکیه (Retinitis) ممکن است به علت عفونتهای ویروسی (مانند CMV)، باکتریایی یا بیماریهای خودایمنی ایجاد شود. درمان: بسته به علت، از داروهای ضدویروس، آنتیبیوتیک یا داروهای ضد التهاب استفاده میشود. روشهای تشخیص بیماریهای شبکیه: چشمپزشک برای بررسی سلامت شبکیه از ابزارها و آزمایشهای مختلفی استفاده میکند: • افتالموسکوپی (معاینه ته چشم) • OCT (توموگرافی انسجام نوری) برای مشاهده لایههای شبکیه • آنژیوگرافی فلوئورسئین برای بررسی جریان خون شبکیه • عکس رنگی ته چشم (Fundus Photo) برای ثبت و پیگیری تغییرات درمانهای نوین بیماریهای شبکیه پیشرفت علم پزشکی باعث شده که امروزه بسیاری از بیماریهای شبکیه قابل کنترل یا درمان باشند: ۱- تزریق داخل چشمی داروهای ضد VEGF برای مهار رشد غیرطبیعی عروق ۲- لیزر شبکیه برای جلوگیری از نشت عروقی یا ترمیم پارگیها ۳- جراحی ویترکتومی برای خارجکردن خون، ترمیم بافتها و چسباندن شبکیه ۴- درمانهای ژنی و سلولهای بنیادی (در حال تحقیق) برای ترمیم سلولهای گیرنده نور اهمیت مراجعه زودهنگام بسیاری از بیماران زمانی متوجه بیماری شبکیه میشوند که بخش زیادی از دید خود را از دست دادهاند. معاینهی منظم توسط چشمپزشک، بهویژه برای افراد مبتلا به دیابت، فشار خون بالا یا سابقه خانوادگی بیماریهای شبکیه، نقش حیاتی در پیشگیری دارد. جمعبندی بیماریهای شبکیه از علل مهم کاهش بینایی و نابینایی هستند، اما با تشخیص بهموقع و درمان مناسب، در بسیاری از موارد میتوان از پیشرفت آن جلوگیری کرد. در صورت مشاهدهی هرگونه تاری دید، جرقه نوری یا تغییر ناگهانی در بینایی، باید فوراً به چشمپزشک مراجعه کنید
بیماری آب سیاه چشم یا گلوکوم، قاتل خاموش بینایی: چکیده: گلوکوم یا آب سیاه یکی از شایعترین علل نابینایی غیرقابل برگشت در جهان است. این بیماری معمولاً بدون علامت آغاز میشود و در صورت عدم تشخیص و درمان بموقع، منجر به آسیب تدریجی عصب بینایی و از بین رفتن دائمی بینایی میگردد. مقدمه: گلوکوم گروهی از بیماریهای چشمی است که با افزایش فشار داخل چشمی (Intraocular Pressure – IOP) و در نتیجه آسیب به عصب بینایی مشخص میشود. طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۷۰ میلیون نفر در سراسر جهان به نوعی از گلوکوم مبتلا هستند و حدود ۱۰ درصد از آنها دچار نابینایی کامل میشوند. اهمیت غربالگری و تشخیص زودرس این بیماری، به دلیل ماهیت خاموش و تدریجی آن، بسیار بالاست. انواع گلوکوم: ۱- گلوکوم زاویه باز اولیه (Primary Open-Angle Glaucoma): شایعترین نوع گلوکوم است. در این نوع، زاویه بین قرنیه و عنبیه باز است ولی جریان خروج مایع زلالیه بدلایلی مختل میشود و فشار داخل چشم افزایش مییابد. ۲- گلوکوم زاویه بسته (Angle-Closure Glaucoma): در این نوع، زاویه تخلیه مایع چشم بهصورت ناگهانی مسدود میشود و افزایش شدید فشار داخل چشمی رخ میدهد که یک اورژانس چشمپزشکی محسوب میشود. ۳- گلوکوم مادرزادی (Congenital Glaucoma): نادر ولی بسیار خطرناک است و معمولاً در بدو تولد یا اوایل کودکی بروز میکند. ۴- گلوکوم ثانویه: به دنبال بیماریها یا صدمات دیگر مانند التهاب چشم، مصرف طولانیمدت کورتونها یا آسیب چشمی ایجاد میشود. عوامل خطر: - سابقه خانوادگی گلوکوم - افزایش سن (بیش از ۴۰ سال) - فشار داخل چشم بالا - نزدیکبینی شدید - سابقه مصرف طولانیمدت داروهای استروئیدی - دیابت و بیماریهای عروقی علائم بالینی: در بیشتر بیماران، گلوکوم زاویه باز اولیه بدون علامت است تا مراحل پیشرفته بیماری. کاهش تدریجی میدان دید محیطی (بینایی تونلی) از نشانههای اصلی است. در گلوکوم زاویه بسته، علائم حاد شامل درد شدید چشم، تهوع، قرمزی چشم و تاری دید است. تشخیص: تشخیص گلوکوم بر اساس معاینه کامل چشم توسط چشمپزشک صورت میگیرد که شامل موارد زیر است: - اندازهگیری فشار داخل چشم (تونومتری) - بررسی عصب بینایی (افتالموسکوپی) - آزمون میدان بینایی (پریمتری) - بررسی زاویه چشم با گونیوسکوپی - تصویربرداری از عصب بینایی با OCT درمان: درمان گلوکوم هدفی جز کاهش فشار داخل چشمی ندارد و شامل روشهای زیر است: ۱- درمان دارویی: استفاده از قطرههای چشمی مانند بتابلوکرها، آنالوگهای پروستاگلاندین و مهارکنندههای کربنیک انهیدراز. ۲- درمان لیزری: مانند ترابکولوپلاستی لیزری برای بهبود خروج مایع زلالیه. ۳- درمان جراحی: در موارد مقاوم به درمان دارویی یا لیزری، از جراحیهایی مانند ترابکولکتومی یا کاشت دریچههای تخلیه استفاده میشود پیشگیری و توصیهها: • انجام معاینات دورهای چشم بهویژه پس از ۴۰ سالگی • کنترل فشار خون و قند خون • اجتناب از مصرف خودسرانه داروهای کورتونی • مراجعه فوری در صورت بروز درد ناگهانی یا تاری دید نتیجهگیری: گلوکوم یکی از مهمترین بیماریهای چشمی تهدیدکننده بینایی است که معمولاً بدون علامت آغاز میشود. تشخیص زودهنگام و درمان مناسب میتواند از پیشرفت آن و بروز نابینایی جلوگیری کند. آگاهی عمومی، غربالگری منظم و همکاری بیمار در پیگیری درمان، کلید موفقیت در کنترل این بیماری خاموش است.
بیماریهای حدقه یا اربیت: مروری بر تظاهرات بالینی و درمان : اختلالات اربیت میتوانند به صورت اولیه یا ثانویه از ارگانهای مجاور بروز کنند. با توجه به مجاورت حدقه با سینوسهای بینی، مغز، و حفره بینی، بیماریهای این ناحیه اغلب با علائم مشترک و پیچیدهای همراه هستند. دستهبندی بیماریهای حدقه: بیماریهای حدقه معمولاً در پنج گروه اصلی طبقهبندی میشوند: ۱- بیماریهای التهابی: •بیماری تیروئیدی حدقه (Thyroid Eye Disease) •تومور کاذب التهابی حدقه •بیماری کرانولوماتوز وگنر ۲- بیماریهای عفونی •سلولیت حدقه •آبسه زیرپریوست •عفونتهای قارچی (مانند موکورمایکوزیس در بیماران دیابتی یا نقص ایمنی) ۳- تومورهای اربیت •اولیه: مانند همانژیوم کاورنوما، لنفوم حدقه، مننژیوم غلاف عصب بینایی .ثانویه: متاستاز از پستان، ریه، یا پروستات •تومورهای کودکان: مانند رابدومیوسارکوم و کیست درموئید ۴- بیماریهای عروقی •کلافه های عروقی (شریانی-وریدی) •ارتباط غیر طبیعی شریان کاروتید و سینوس غاری در مغز ۵- ضربه ها: - شکستگی حدقه - هماتوم حدقه تظاهرات بالینی: علائم شایع بیماریهای حدقه شامل: •بیرون زدگی یا پروپتوز چشم •درد یا احساس فشار در چشم •محدودیت حرکات چشمی •دوبینی (دیپلوپیا) •کاهش دید یا تاری دید •التهاب پلک و ملتحمه روشهای تشخیصی ۱- تصویربرداری: •CT اسکن: ارزیابی استخوان و ضایعات کلسیفیه •MRI: بررسی بافت نرم، عضلات، و عصب بینایی ۲- آزمایشهای خونی: برای بررسی بیماریهای سیستمیک مانند تیروئید یا واسکولیت ۳- نمونه برداری یا بیوپسی اربیت: جهت تشخیص ضایعات توموری یا التهابی نامشخص درمان: درمان بر اساس علت زمینهای تعیین میشود: • عفونتها: آنتیبیوتیک و در صورت نیاز تخلیه جراحی • التهابات: کورتیکواستروئید سیستمیک، ایمیونتراپی • تومورها: جراحی، رادیوتراپی یا شیمیدرمانی • افتالوپاتی تیروئیدی یا بیماری کریوز: کنترل بیماری زمینهای، کورتیکواستروئید، جراحی دکمپرشن در موارد شدید با برداشتن دیواره های حدقه و افزایش حجم حدقه نتیجهگیری: بیماریهای اربیت از مهمترین علل تهدیدکننده بینایی و زیبایی چهره هستند. تشخیص دقیق با استفاده از تصویربرداری و بررسیهای بافتشناسی و درمان بهموقع، نقش کلیدی در پیشآگهی بیماران دارد. همکاری نزدیک چشمپزشکان با رادیولوژیستها، و متخصصان گوشحلقوبینی برای مدیریت مؤثر این بیماران ضروری است.